السلام علیک یا قاسم بن الحسن ؛
مقراض آوردند و قاسم را دریدند
با چاقوی کندی تنش را میبریدند
بدجور له کردند با چکمه سرش را
از هم گسستند بند بند پیکرش را
مقتل نوشته جسم او را ریز کردند
بالا سرش شمشیر ها را تیز کردند
هی ضربه ها خونین تر و خونین ترش کرد
این صحنه را ساطور آمد بدترش کرد
بسمل شد و بدحال شد رحمی خدایا
دور و برش جنجال شد رحمی خدایا
هی دست و پا میزد عنانش را بریدند
هی یا عمو گفت و زبانش را بریدند
با پشت نیزه استخوانش را شکستند
دندان هایش را...دهانش را شکستند
شب ششم محرم ۱۴۰۲ خورشیدی
نیمانجاری
- ۰ نظر
- ۰۱ مرداد ۰۲ ، ۱۹:۴۸