سیدنیما نجاری-شعر حضرت زهرا(س)-ناگاه رنگ مادر قصه پریده شد
سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۳:۲۰ ب.ظ
السلام علیک أیتها الصدیقة الشهیدة ؛
ناگاه رنگ مادر قصه پریده شد
هی پشت هم صدای شکستن شنیده شد
در ازدحام، تا وسط خانه ناگهان
مادر به طرز وحشیانه کشیده شد
راوی نوشت ؛ ضرب لگدها شدید بود
راوی نوشت ؛ مادر قصه...خمیده شد
بازو شکست...فک و دهان هم...شکست و آه...
حتی کناره های زبان هم بریده شد !
هی سینه از فشار لگد خرد گشته و
هی سیب سرخ خانه ی مولا لهیده شد
با دستهای ملتمسش ربنا گرفت ؛
"صدیقه" ای که آخر قصه "شهیده" شد
سیدنیمانجاری.
- ۹۳/۱۲/۰۵